سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات کودکی سام

جوابهای سام

ازش می پرسم اسمت چیه؟ جواب: تام سوال: فامیلت چیه؟ جواب:اینایی سوال:اسم بابات چیه؟ جواب:اَریم سوال:اسم مامانت چیه؟ جواب: مامانی ...
13 اسفند 1392

حلقه تمام نشدنی

مُردم از بس کابینت رو مرتب می کنم سام میره کشوهای لباس رو بهم میریزه. کشوها رو مرتب می کنم از آشغالی باید درش بیارم. از سطل آشغال دورش می کنم میره زندگی مو میریزه تو ماشی لباس شویی. از لباس شویی درش میارم دوباره میره سراغ ظرفهای تو کابینت. و این داستان ادامه داره... ...
13 اسفند 1392

جیغهای شبانه

چند شب پیش سام نیمه های شب بیدار می شد و به شدت جیغ می کشید و آروم نمی گرفت. فقط هم پیش مامانش می موند و حاضر نمی شد پیش کس دیگه بره. مجبور می شدیم چراغها رو روشن کنیم. هی صداش بزنیم تا بیدار بیدار بشه. هر چی دم دستمون بود بهش نشون میدادیم بلکه خوشش بیاد و آروم بگیره. تا اینکه یه شب زندایی من خونه ما بود نصفه شب که این بچه کارشو شروع کرد اون هم از خواب پرید. یه نظراتی داد و ما هم عمل کردیم. سام خوب شد و خوابید. از شب بعد ترس دوباره داشتیم که سام بیدار میشه ولی خدا رو شکر بیدار نشد و فقط شیر می خورد و می خوابید. طبق نظرات زندایی از شب بعد زیر سرش قرآن گذاشتیم. طفلی انگار خواب دیده بود و اینقدر وحشت کرده بود. ...
13 اسفند 1392
1